اجرای صوتی مشترک - غربت خیس آیه های دور - اول
سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ق.ظ
غربت خیس آیه های دور
قسمت اول
اجرا: خودم و دوست هنرمند خانم فاطمه نورقربانی
متن: از همین قلم
دریافت از بیان
- آه فاطمه، از این شهر و کوچه هایش می ترسم، گویی مرا از قبیله هزاران هزارسال دشمن به اسیری گرفته اند؛ بگو کدامین نیای ما بذر نحس نفرت را در این خشکزار کاشت که کوچه های کینه توز همه بن بست شدند؟ اینجا هیچ روزنه ای نیست، تنها به قاعده لحد نور میرسد. بنویس، برایم بگو هجوم حادثه نگاه تو را کجای این دالان های هزارتو به زنجیر کشیده است.
+ سکوت، سکوت، تو بخوان فریاد، کاش هوایی مانده بود و همه چیز این اسارت خانه را به آتش می کشیدم تا هیبت تیره دودها این پهنه هزار فرسنگ را بلد راهت شوند، محمد، من اسیر حیله نسیمی شدم که موزیانه گیسوانم را به چنگال تند باد سپرد. چه کسی باور داشت که عروس باغ شمعدانی ها مغموم چیدن بالهایش شود، پروانه اگر پر نکشد، خواهد مرد. کاش نفسی مانده و پیله ای نو می تندم، کاش.
۹۴/۰۷/۲۱