وقتی دروغ در آسمان وزیدن می گیرد*
سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ب.ظ
[وُیتسِک
وارد می شود و پشت ماری می ایستد ماری از جا می پرد و گوش های خود را با دست هایش می
پوشاند]
ویتسک: چی داری؟
ماری: هیچی
ویتسک: از لای انگشتات یه چیزایی برق میزنه!
ماری: یه گوشواره کوچولو، پیداش کردم
ویتسک: من تا به حال همچین چیزی پیدا نکردم اونم هر جفتشو با هم!!!!
تکه ای از نمایشنامه ویتسک اثر گئورگ بوشنر
_________________
* وقتی در آسمان ، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه می شود به سوره های رسولان سر شکسته پناه آورد ؟
ما مثل مرده های هزاران هزار ساله به هم میرسیم و آنگاه
خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد.
فروغ
+ از امروز تا کِی چند داستان از تباهی اجساد خواهم نوشت.
۹۴/۰۸/۰۵