باریکه راه شهود

باریکه راه شهود

ما
در انبوه خاطرات مه آلود
گم شده ایم
آنجا
که سرگذشت هزاران نگاه
آرمیده است.

_______________________________________

- متعلقات دیگران را قطعا با نامشان منتشر میکنم پس محتوای بی نام را بخوانید: بچه های خودش.
- اگر قابل دانستید و خوشتان آمد، حق انتشار بی نام و نشان هم دارید.
- چندان علاقه ای به شرحال نوشتن ندارم بنابراین مطالب عموما مخاطب ندارند و تخیلی هستند.
- توضیح نام وبلاگ و نام مستعارم را هم در قسمت "درباره من" بخوانید.

طبقه بندی موضوعی

تیز میروی جانا*

يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۵ ق.ظ
از بهترین عکس هایی که دیدم

وقتی رفتم تو اتاق دیدم گوشه تختش نشسته و زانوهاشو بغل گرفته. سرشو تکیه داده بود به دیوار و خیره شده بود به تیک تاک ساعت روبرو، منو که دید نگاهشو دزدید و سرشو گذاشت رو زانوهاش.
گوشه دیگه تختش نشستم، گفتم: 
می دونی چرا خدا پیامبر پشت پیامبر فرستاد؟
سرش رو زانوش بود و جوابی نداد.
- چون مردم پیامبران رو یا کشتن یا از خودشون روندن.
هنوز ساکت بود.
- و می دونی چرا پیامبران رو می کشتن یا می روندن؟
قدری شانه هاشو بالا انداخت، شاید منظورش این بود که نمیدونم و برام هم مهم نیست که بدونم.
ادامه دادم: 
چون فکر میکردن که الان همه اونچیزی که لازم دارن رو بدست اوردن و دیگه نیازی به اون آدم نیست.
شاید اگه حرفای اولین پیامبر رو خوب گوش میدادن و تردش نمی کردن یا نمی کشتنش، دیگه دلیلی نداشت خدا پیامبر دیگه ای بفرسته.
چند لحظه سکوت کردم و گفتم: حرفامو بفهم.

سرش هنوز روی زانوهاش بود، امیدی نداشتم که جوابی بگیرم برای همین بلند شدم که برم. 
سرشو اورد بالا چشماش مثل گونه ها و نوک بینیش سرخ شده بودن، گفت: میدونی تنهایی ینی چی؟ 
نگاهش کردم و چیزی نگفتم.
+ یعنی وقتی کابوس می بینی کسی نباشه که بیدارت کنه و بگه بیدار شو، بیدار شو داری خواب بد می بینی.
حرفی نداشتم بزنم. 
به زور اشکاشو نگه داشته بود.
+ حالا می دونی جهنم یعنی چی؟ یعنی اونی که انتظار داشتی بیدارت کنه، خودش شده باشه شخصیت اول کابوس های روزانه ت.
لبهاشو بهم فشار میداد، گفت: ازت نمی خوام حرفامو بفهمی، چون نمی فهمی.
تلاطم تو صورتش بیشتر می شد.
گفتم: حق داری، حق داری ضجه بزنی، حق داری خودتو گوشه تخت زنجیر کنی، تو افکارت تو خاطراتت کز کنی؛ ولی حق نداری بابت انتخاب خودت دیگرانو سرزنش کنی.

بغضش ترکید.
از اتاقش بیرون اومدم، از زندگیش هم.

___________________________________

+دوستان بلاگی و دوستان غیر بلاگی به رویه نوشته های قبلی معترض بودند، کم کم تغییر جهت میدم.
*تیز مبروی جانا ترسمت فرو مانی. حافظ
۹۴/۰۸/۲۴
محمد StigMatiZed

آدم ها

داستانک

نگاه

نظرات  (۱۲)

میدونی تنهایییعنی چی؟:)یعنی همه لحظه هات پرباشه ازکسی و اون وقتش انقد پرباشه که لحظه ایم به فکرت نیوفته که کجایی
تنهایی یعنی بزرگ ترین دردت یه نون میشه اینکه توهمیشه بهانه جورکنی تا پیشش ببری اونم همیشه یه بهانه داره تاپیشت نیاد:)
پاسخ:
درسته :\
اینقدر مستقل نیستی تو نوشتن ک باب میل بقیه ننویسی?خب معترض باشن. خودت چی میخای?!
پاسخ:
نه مستقل نیستم، چون برام مهمه دوستام بعد از خوندن نوشته هام چه حسی بهشون دست میده و بیشتر کسایی که منو می خونن دوستامن
گآهی یه نفر که روزی آرامشت بود میشه همه دردت...

+من که درهرصورت نوشته های شما رو دوست دارم :)
پاسخ:
ممنونم نگار
قشنگ بود و مثل همیشه دردناک...
پاسخ:
:) تا همیشه
قشنگ بود...
خدارو شکر یه نفر هست که وقتی کابوس میببنم بیدارم کنه....بابام ! ← دنیایه منه ♡

+ نوشته هاتون عالیه.من کنکوری ام خیلی نمیرم وبلاگ گردی ولی هروقت بیام نت به وبلاگ شما حتما سر میزنم

++ موفق باشید.
پاسخ:
خدا پدر رو برات سلامت نگه داره

ممنونم پناه عزیزم
:(...
عالی بود...مثل همیشه...
پاسخ:
ممنونم، و ببخشید که ناراحت شدید
عکسه جالب بود ممنون:)
پاسخ:
خواهش می کنم، ممنون از کسی که درستش کرده
۲۴ آبان ۹۴ ، ۱۶:۴۴ مـــیـــمـــ ☺☺
متنت پر از تصویر بود با هر جمله اش تصوراتم وخیالم پرکشید 
:)
پاسخ:
خدارو شکر
بلاگت ازینا نداره که بزنی روشون ینی خوشت اومده:/
چی میگن بش؟
از همونا نداره!
مجبوریم کامنت بذاریم که خیلی خفن بودo-O
پاسخ:
لایک ینی؟
می خواد چیکار همین که دوستان می خونن فحشم بدن کافیه برام، ممنونم از شما
دلم سوخت نمیدونم شاید برای کسی که از زندگیش رفت!
پاسخ:
دلامون می سوزن، همیشه

بی گدآر به آب میزند، گَوزنی که تُفنگ را نمیشنآسد! و زنی که عشق رآ .. !

+ گاهی تنهایی یه تنبیه که طرف نشون بده خودکفا شده 
پاسخ:
تنهاییش مبارکش باشه پس

یادم میاد یه دوره ای بابت خودکفایی ها تبریک می گفتن
این چه خوب بود . نخونده بودم
پاسخ:
ممنونم که می خونید شما :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">