باریکه راه شهود

باریکه راه شهود

ما
در انبوه خاطرات مه آلود
گم شده ایم
آنجا
که سرگذشت هزاران نگاه
آرمیده است.

_______________________________________

- متعلقات دیگران را قطعا با نامشان منتشر میکنم پس محتوای بی نام را بخوانید: بچه های خودش.
- اگر قابل دانستید و خوشتان آمد، حق انتشار بی نام و نشان هم دارید.
- چندان علاقه ای به شرحال نوشتن ندارم بنابراین مطالب عموما مخاطب ندارند و تخیلی هستند.
- توضیح نام وبلاگ و نام مستعارم را هم در قسمت "درباره من" بخوانید.

طبقه بندی موضوعی

اجرای صوتی - مه بانگ

پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ

 

 

دست راستش رو روی سینه اش فشار میداد و با دست چپش سعی می کرد صورتش که سرخ و خیس شده بود رو پنهان کنه. همیشه رنگ عجیبی داشت، ولی اون روز نه. به سختی می تونست حرف بزنه. لرزش صداش هنوز تمام تنم رو می لرزونه. گفت: باشه ولی دوباره همدیگه رو می بینیم، مطمئن باش، اما اون موقع همه چیز عوض شده.

اولیش من، دومیش تو

.

از اون روز خیلی میگذره، قسمت شیرین ولی دردآور داستان اینه که من عوض شدم

ولی اون نه.

هر بار می بینش، هر وقت کنارم نشسته هر دفعه که لمسش میکنم، اون لحظه ها، اون هق هق ها و اشک ها میان جلوی چشمام.

بعضی اتفاق ها مثل انفجار هسته ای تا مدت ها اثرشون از بین نمیره، شاید هم هیچوقت.

نمی دونم

نمی دونم، میشه تو این سال های باقی مونده طوری بود که اون روز نحس محو بشه فراموش بشه. 

شاید عذاب الیم من همینه

عذاب شکستن چیزی که شاید نشه بندش زد.


:)

نظرات  (۹)

۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۹ آریانا م.ف
بسیار زیبا بود...
ایا واقعی بود؟
پاسخ:
ممنون
نه، مجموعه داستان کوتاه دارم به اسم خاطرات مه آلود  کم کمَک پست می کنم.
خیلی قشنگ بود..خیلی..
پاسخ:
ممنونم که گوش دادید
بسی زیبا...
پاسخ:
بسی ممنون، قابلی نداشت
یه چیزهایی هیچ وقت تمام نمیشه پیوسته استمرار داره ...پیوسته ...
پاسخ:
پیوستگی یعنی اثر دو سویه
۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۲ فاطیما کیان
سبک وبلاگتون رو دوست دارم
خیلی خوب بود این پست 

خیلی از اتفاقات هیچ وقت اثرشون از دست نمیره ...
اما امید دارم که برن ...
پاسخ:
لطف دارید 

زمان ای بشارت فراموشی
یکم تند نمیخوندین؟ البته بیشتر اون اولا این احساسو داشتم. ولی اون اخرا هم یکم بود :/

قشنگ بود.
پاسخ:
این متن رو نمیشه آروم خوند چون داستانه و پیوسته هست، البته من مشکل موزیک و امکانات هم دارم
راستی چقدر این صدا آشنا بود شبیه صدای یه بازیگر بود!
پاسخ:
نمی دونم یادم نمیاد بازی کرده باشم جایی
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۲ نیمه سیب سقراطی
یه پیشنهاد دوستانه :
به نظرم شما خیلی خوب از پس واژه ها برمیاین و خیلی خوب زبونشونو بلدین :) سایت جیم رو نمیدونم چقدر باهاش آشنا هستین ، یه جایی که بدون حاشیه نوشته هاشون رو با هم به اشتراک میذارین و سردبیر متن هایی رو انتخاب میکنه برای چاپ توی مجله ی جیم که واسه خراسان رضوی ! به نظرم با این قلم پای ثابت مجله هاش بشین :)
http://jeem.ir/
پاسخ:
لطف شماست و وقتی نیمه سیب سقراطی تعریف کنه باید خوشحال بود، اما در همین حد راضیم، دوستایی مثل شما می خونن
فقط بگم عالیه و سه نقطه....
پاسخ:
:) ممنون که گوش دادید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">