ما در انبوه خاطرات مه آلود گم شده ایم آنجا که سرگذشت هزاران نگاه آرمیده است.
_______________________________________
- متعلقات دیگران را قطعا با نامشان منتشر میکنم پس محتوای بی نام را بخوانید: بچه های خودش. - اگر قابل دانستید و خوشتان آمد، حق انتشار بی نام و نشان هم دارید. - چندان علاقه ای به شرحال نوشتن ندارم بنابراین مطالب عموما مخاطب ندارند و تخیلی هستند. - توضیح نام وبلاگ و نام مستعارم را هم در قسمت "درباره من" بخوانید.
حس میکنم قبلا ایینو متنشو خونده بودم اینجا یا جای دیگه . اره؟ خودت نوشته بودیش قبلا؟ نابودم کرد محمد. مرسی ک گذاشتی دلم داشت میپوکید جدا . با این منو خورد کردی. کاش اهنگ متن رو جدا بزاری واسه دانلود خیلی دوسش دارم. ممنون میشم. انتقاد نمیکنم از صدا چون میدونم سرت شلوغه . ولی من فک کنم دسگه ولسه راوی هیچکقت خورشید طلوع نکنه. همیشه عایا باید منتظر طلوع نارنجی موند؟ نظر تو چیه ؟؟میشه امید داشت ؟ حتی با این ماتم؟خیلی ب این جواب نیاز دارم . مرسی ک انقدر خوبی
پاسخ:
بله تو همین صفحه متنش رو گذاشته بودم.
یه دردایی هست که بین هر دم و بازدمت از تو منتشر میشن، نه فقط در درون تو، تو کل هستی
ممنون که گوش میدی، و هر نقدی هم پذیرفته میشه ممنون
حالا هی اینو یاد ما بیارید ...
چقدر این داستان غمش قویه...هر بار که آدم می خونه یه حالی می شه...