باریکه راه شهود

باریکه راه شهود

ما
در انبوه خاطرات مه آلود
گم شده ایم
آنجا
که سرگذشت هزاران نگاه
آرمیده است.

_______________________________________

- متعلقات دیگران را قطعا با نامشان منتشر میکنم پس محتوای بی نام را بخوانید: بچه های خودش.
- اگر قابل دانستید و خوشتان آمد، حق انتشار بی نام و نشان هم دارید.
- چندان علاقه ای به شرحال نوشتن ندارم بنابراین مطالب عموما مخاطب ندارند و تخیلی هستند.
- توضیح نام وبلاگ و نام مستعارم را هم در قسمت "درباره من" بخوانید.

طبقه بندی موضوعی

روایت تو

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۰۶ ق.ظ


Quint Buchholz

تو همان چشمان خیره به امواج، آنجا که خورشید هر صبح سلام میگوید
همان گوش های تشنه به نجوای آرام باران 
دست های گشاده بر لطافت سبز زمین
و تنفس عطر ابدی زیستن با همه وجود
.
تو حس دلچسب جاری، در لحظه ی اکنونی 
و به شوق ِ شهود ِ زیبایی معتادی
.
آری تو رویای ِ ناکام ِ آن مسافری، که در نیمه راه ِ خواستن
جان داد.


۹۴/۱۱/۰۳

نظرات  (۶)

به به ...
کیف کردم!
اووووم ...
شبیه بهار بود ... 
جان میدم با این بهار ☺
پاسخ:
روزتونم که بهاری شده 
تلخ بود...ولی به دل نشست:)
پاسخ:
لطف می کنید میخونید ^_^
۰۳ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۳۸ محمد فائزی فرد
چه قشنگ.
ممنون
پاسخ:
^_^ قابلی نداشت

آقا این دکمه لایکتون کو؟:)))

من مجبورم برای اعلام هر لایک هی نظر بدم خب:))

پاسخ:
خب ما خواستیم خودتونو ببینیم نه لایکتونو :))
خیلی قشنگ بود :)
پاسخ:
خیلی ممنونم ^-^
:)
پاسخ:
^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">